دانلود آهنگ می پرسه از خداش خدا آخه چرا؟ شاهین فلاکت

یه پسر ده ساله که گوشة اتاقشه و ♭☂

نشسته و ناراحته تو فکر خداشه که اون

می پرسه از خداش خدا آخه چرا؟ ♭☂

رنگ شادیو ندیدم من حتی یه بار

ببین از تنهایی یه بچه گربه شده بودم دمش ♭☂

چون که جز اون همه اونو می کردنش مسخره

هم بازی هاش اونو دست مینداختن ♭☂

دیگه شده بودش اون یه پسرک شب زده

ببین بچه های محل اونو بازی نمی دادن ♭☂

چون اونا با یه پسر لوس و ننر نمی سازن

اونو صدا می کردن یه احمق ابله که ♭☂

هر دفعه از سر حرف بچه های محل می شکست و بعد

د هیچکس کمک بهش نمی کرد تا که از تنهایی در بیاد ♭☂

نمی تونست اون از پس غم و غصه بر بیاد

اونم می خواست مثه بقیه یه ذره بد باشه ♭☂

ولی نمی تونست اون مثه بقیه بد باشه

آرزوشه اونو یکی تحویل بگیره و ♭☂

کار خوبو از بد تشخیص نمیده

چون می خواد الان یه چاقو رو دستش بگیره و ♭☂

رگشو بزنه ولی نمی زنه

چون که خیلی ترس داره ♭☂

ببین حق داره ترس داره

چون که فقط هست یه پسر ده ساله ♭☂

چون که فقط هست یه پسر ده ساله

یه پسر ده ساله که خب همیشه تنهاست ♭☂

یه پسر ده ساله که اسیر غم هاست

یه پسر ده ساله که خب نداره کسی رو ♭☂

یه پسر ده ساله که فقط دیده بدی رو

ببین اون پسر لوس و ننر حالا شده فلاکت ♭☂

اون پسر کوچیک ببین د چطوری بالا رفت؟

باید دیگه یه زندگی خوبو من بسازم ♭☂

تا بتونم جلو آینه من به خودم بنازم

مریضم پلیدم ندیدم پریدم توی لجن ♭☂

آخه چرا همه بدشون میاد از بوی بدم

تو دیدی که پره خطه روی تنم ♭☂

دیدی دیده میشه رد چاقو روی بدن

هه ببین اینا یادگاری دوران کودکیه ♭☂

چون که می بینی که الان منم همون کودکی که

کسی دورش نبود ولی الان همه دورشن ♭☂

د هنوزم که هنوزه قلب منه پره غم

یه پسر ده ساله که خب همیشه تنهاست ♭☂

یه پسر ده ساله که اسیر غم هاست

یه پسر ده ساله که خب نداره کسی رو ♭☂

یه پسر ده ساله که فقط دیده بدی رو

♭☂

♭☂